کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

کیان گل خندون مامان و باباش

تیرماه و من و........................

گل پسرمممممم.شازده کوچولوی من سلام مامانی اومد............................ جونم برات بگه که بعد چند روز درگیری و بیمارستان و دوران نقاهت و استرس های قبل و بعدش بلاخره فرصت کردم تا بیام به خونتو واست یکمی از اینروزها یی که گذشت بنویسم. اول از همه یه تشکر خیلی بزرگ ازت دارم بابت اون روز که مردونگی کردی و اصلا مامانی اعظم و خاله ساناز و اذیت نکردی وگذاشتی که من با خیال راحت توی بیمارستان بممونم.هر موقع که از اونجا بهت زنگ  زدم طنین خنده هات آبی بود که روی آتیش وجودم ریخته میشد و آرومم میکرد.ممنونم ازت شیرمرد من....... راستی مامانی من و تو یه عالمه تشکر از یاور های مهربون و همیشگیمون باید بکنیم مامانی اعظم.بابا مجید.خاله سار...
8 تير 1392